دلایل برتری داشتن روش تیپر (کاهش تدریجی) در قطع مواد مصرفی
موضوع: دلایل و فواید تیپر
آموزشگر: آقای سعید قریب
- بیشتر روشهای درمانی که امروزه برای ترک اعتیاد وجود دارد بسیار ناکارآمد میباشد و تجربه افراد مختلف نشان داده است که این روشها هیچ نتیجه مثبتی به همراه نداشته است.
- در رابطه با درمان اعتیاد دو گروه فعالیت میکنند. گروه اول برای درمان به سیستم پزشکی و دارویی و گروه دوم به مسائل روحی و روانی و گفتاردرمانی معتقدند. این دو گروه در بیشتر موارد یکدیگر را قبول ندارند.
- یک سری افراد که هر دو روش را تجربه کردند و نتیجه نگرفتند، این دو روش را با هم تلفیق کردند و به این نتیجه رسیدند که برای درمان کامل باید روی هر دو بعد جسمانی و روحانی کار شود. مثال قابل لمس این است که رابطه جسم و روح انسان مانند سوار و سوارکاری است که هر کدام لنگ بزند کار به درستی انجام نمیشود. این افراد برای اثبات روش درمانی خود بسیار زحمت کشیدند. دارویی که از سمت این گروه معرفی شد شربتی به اسم اپیوم (شربت تریاک) است. شاید ما این افراد را نشناسیم اما مدیون آنها هستیم.
- در بدن انسان یک سری غدهها فعال است که با مصرف مواد افیونی از کار میافتند. هنوز علم به طور کامل این سیستم را نتوانسته بشناسد. در کنگره شصت آن را سیستم ایکس (ناشناخته) مینامند. این سیستم شامل مغز، نخاع، غدد فوق کلیوی، هیپوفیز و غدد درونریز بدن میشود. کار این غدهها این است که یک سری مواد ترشح میکنند که غم، شادی، امید و تمامی اینگونه احساسات تحت تاثیر آنها است. هرکدام وظیفه خاصی دارند. به عنوان مثال دوپامین در بدن انسان ترشح میشود که بالا رفتن آن باعث اسکیزوفرنی و پایین آمدن آن باعث فراموشی و پارکینسون میشود. مقدار کم دوپامین انسان را خیلی شاد و پرانرژی میکند و اگر از حد معمولی کمتر شود باعث افسردگی میشود. سطح خیلی بالای دوپامین باعث میشود انسان جرات پیدا کند با چتر نجات از هواپیما بپرد اما اگر سطح آن خیلی پایین بیاید، جرات هیچ کاری را ندارد.
- دوپامین، اندورفین و دینورفین موادی هستند که در بدن ترشح میشوند. اندورفین در بدن مسئول از بین بردن دردها و ضایعات جسمانی است.
- اگر سروتونین در بدن درست ترشح شود، انسان با وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیاد باز هم امید دارد و کار و تلاش میکند. اگر مقدار آن پایینتر از حد مجاز باشد، با وجود همه امکانات رفاهی لذت از زندگی وجود ندارد.
-
اگر میزان انکفالین بالا باشد، حتی اگر پای فردی زیر ماشین برود دردی احساس نمیکند و اگر سطح آن پایین باشد، حتی یک درد کوچک غیر قابل تحمل میشود.
- سطح زیاد تستسترون شجاعت میآورد و سطح پایین آن باعث عدم شهامت و ترسویی میشود.
- همه این مواد در بدن انسان به مقدار کم اما کافی ترشح میشود. اگر این مواد درست ترشح شوند، انسان شب خیلی راحت میخوابد، حتی اگر سر و صدا زیاد باشد و اگر درست ترشح نشوند، یک وز وز مگس میتواند باعث بیخوابی شود. اگر این مواد نرمال باشند، امور جنسی و زناشویی بدون مشکل پیش میرود. همه این مواد سیستم دفاعی و ضد درد بدن را تشکیل میدهند.
- ما با مصرف مواد خارجی یعنی همان مواد مخدر، همه این غدهها را تحت تاثیر قرار میدهیم. تمام موادی که در بدن ما وجود دارد در تریاک هم وجود دارد. تریاک بیست و پنج نوع آلکولوئید (مواد قابل استخراج) دارد. داروی اصلی درمانی ما اپیوم است که از تریاک، آب و مقداری الکل تشکیل شده است.
- تریاک از مورفین (۳ تا ۲۳ درصد)، کدئین (۰٫۳ تا ۳ درصد) و یک سری مواد خنثی تشکیل شده است. اصلیترین ماده تریاک مورفین است که تاثیر مستقیم بر سیستم ضد درد بدن دارد.
- متاسفانه مواد مخدر از سد دفاعی مغز رد میشود. به عنوان مثال وقتی غذا یا بستنی میخوریم، روی مغز هیچ تاثیری نمیگذارد ولی مواد مخدر به واسطه خاصیتی که دارند، از رگهای خونی مغز رد میشوند و به طور مستقیم مغز را تحت تاثیر قرار میدهند. سیستم لذت، پاداش و همه را تحت تاثیر قرار میدهند. اینگونه است که یک آدم با مصرف مواد مخدر وقتی یک یا دو دوره کمپ را میگذراند، بعد از آن حال خوبی ندارد. مدتها نمیتواند درست بخوابد و تا مدتها هیچ چیزی خوشحالش نمیکند.
- یک وعده غذای خوب پنجاه واحد، نزدیکی جنسی صد واحد، تریاک صد و بیست تا صد و پنجاه واحد، کوکائین سیصد و پنجاه واحد و متاسفانه آمفتامین و شیشه هزار و دویست واحد دوپامین در مغز آزاد میکند. یعنی انسانی که هزار و دویست واحد دوپامین و لذت را تجربه کرده، دیگر غذای خوب، نزدیکی جنسی، مسافرت و با خانواده بودن برایش هیچ لذتی ندارد چون سطح بالایی از نشاط را تجربه کرده و وقتی قطع میشود هیچ چیزی برایش لذت ندارد.
- کار آلکولوئیدهای تریاک این است که با چسبیدن به گیرندههای عصبی بدن موجب خیلی تاثیرات از جمله ناباروری و کمباوری میشوند. کدئین ضد سرفه، مسکن و مهارکننده دردها است. نارسئین باعث شل شدن عضلات بدن و کرختی میشود و سرعت و عمق تنفس را زیاد میکند. نارکوتین ضد سرفه است. تبائین کاربرد درمانی خاصی ندارد اما از داروهای مخدری است که زیاد تولید میشود و مقدار زیاد آن باعث تشنج میشود. پاپاورین باعث بیاشتهایی و رخوت و میل کم جنسی میشود. اینها چیزهایی است که ما در خماری آن را تجربه کردهایم. در خماری اولین اتفاقی که میافتد آبریزش بینی است. قبل از شروع درد وقتی بدن شروع به بازسازی خودش میکند، سم میخواهد از همه جا بیرون بزند. همه اینها را تجربه میکنیم. بیاشتها و کمغذا میشویم. سرفه میکنیم. بدن توازن ندارد. دچار اسهال میشویم. در اصطلاح خمار میشویم.
- در کتاب شصت درجه زیر صفر برای تیپر یک مثال فوقالعاده زده شده است. میگوید جسم یک انسان شبیه یک شهر است. هر روز صبح دروازه این شهر باز میشود. یک سری نیروهای مخرب وارد آن میشود. شروع به آسیب زدن به شهر میکنند. تاسیسات زیربنایی را از بین میبرند و از دروازه بیرون میروند. مانند انسان مصرفکننده که صبح شروع به مصرف میکند و شب هم میخوابد. این اتفاق سالها میافتد و تکرار میشود و هر روز میزان تخریبها بیشتر میشود. یک روز افراد آن شهر به این فکر میکنند کاری برای شهرشان بکنند. با کمک خود و یا شهرهای اطراف (اشخاص دیگر) به این نتیجه میرسند دروازه را ببندند تا این نیروها نتوانند وارد شوند. دروازه را میبندند و نیروهای مخرب دیگر وارد نمیشوند. این همان کاری است که طی یک دوره کمپ برای فرد مصرفکننده انجام میشود. در نهایت هم به آن فرد میگویند که سالم شدهای برو سراغ زندگیات!!! حال سوال اصلی اینجاست که آیا آن شهر در این مدت واقعا درست شده و تمام تاسیسات زیربنایی بازسازی شدهاند؟ چیزهایی که آسیب دیدهاند درست شدهاند؟ صد درصد در این مدت کوتاه این اتفاق نیفتاده است. لازمه آن این است که بعد از بستن دروازه از داخل افراد شروع به ساختن کنند. بدن انسان هم همین است. مواد مخدر در مدت اعتیاد فرد مصرفکننده جای غدد بدن را گرفتهاند و باعث شدهاند غدهها به کمترین کارایی برسند. البته به صفر نمیرسند چون کارکرد صفر مساوی با مرگ است. غدهها تنبل شدهاند چون احتیاجشان از بیرون برآورده شده است. برای بازسازی غدهها به همان روش باید شروع به کار کرد، به این صورت که باید ذره ذره این مواد را از فرد گرفته و در کنار آن با آموزش آمادگی ذهنی در شخص مصرفکننده ایجاد گردد. به این ترتیب باید پیش رفت تا تیپر به صفر رسیده و غدههای داخل بدن هم به کارکرد اصلی خود برگردند. به همین دلیل است که بعد از یک دوره تیپر درست و اصولی هیچ حال بدی برای فرد به وجود نمیآید. حال بد آن در حد عوارضی شبیه سرماخوردگی است. تنها یک مقدار کسلی وجود دارد.
- تیپر فرصت فوقالعاده خوبی برای افراد مصرفکننده است. متاسفانه یک سمپاشی که در جمعیت برای افراد تازهوارد میشود این است که فرد قدیمیتر به فرد تازهوارد میگوید: «من نتوانستم تیپر کنم. من مال تیپر نیستم!!! رفتم کمپ ترک کردم.» با این کار در ابتدا یک بذر اشتباه در ذهن فرد تازهوارد کاشته میشود. فردی که خودش راه اشتباه رفته راهکار اشباه هم میدهد. این کار نتیجه خوبی ندارد.
- واقعیت این است که از هر صد نفر که به کمپ میروند این امکان وجود دارد که یک یا دو نفر درمان شوند و به رهایی برسند، اما زمانی که داروی اپیوم به صورت تستی آمد، هشتاد و پنج درصد موفقیت داشت. این موفقیت فوقالعاده بود. با این روش بسیاری از افراد مصرفکننده شیشه و کوکائین به درمان رسیدند.
- میگویند تریاک معجزه قرن است. اگر تریاک کشت نشود خیلی از افراد به خاطر بیماری فوت میکنند. همه داروهای بیهوشی و ضد درد از مشتقات تریاک هستند. تریاک مانند دینامیت است که برای استخراج معادن درست شده اما در جنگها به کار رفته است. ما از تریاک استفاده بدی کردهایم. آلکولوئیدهای تریاک اثرشان را با چسبیدن به گیرندههای دستگاه عصبی مثل سیستم ضد درد، غدد فوق کلیوی، غده هیپوفیز و … اعمال میکنند که به دلیل کاهش سطح تستسترون و کم شدن فعالیت دستگاه تناسلی و سایر ارگانها میتوانند باعث ناباروری و کم باروری شوند. مصرف تریاک حس لامسه را کم میکند. اندورفین در کارکرد داخلی جسم و سلسله اعصاب مرکزی بدن تاثیر میگذارد. اندورفین به طور طبیعی در بدن مسئول از بین بردن دردها و ضایعات جسمانی ناشی از صدمات میباشد.
- یک سری ناقلهای عصبی وجود دارند که کارشان ایجاد تعادل در احساسات و کارهای دیگر از جمله خواب و بیداری، عشق و نفرت، امید و افسردگی، کارکرد کلیه، کبد، تصفیه و پالایش میکروبها و بسیاری موارد دیگر است. در اثر مصرف مواد مخدر و تخریبهای آن هیچکدام از این ناقلها وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهند و موجب اخلال در تعادل انسان میشوند. مصرف و استعمال مواد مخدر از خارج جسم باعث میشود سلولهای تولیدکننده و محرک انکفالین و سروتونین و … تحلیل روند و سیگنالهایی که به مغز میرسند، اشتباه باشند یا نارسایی داشته باشند. مغز به دلیل دریافت دادههای غلط سیستم ضد درد را به کار نمیاندازد. این حالت را در اصطلاح خماری میگوییم. زمانی که مواد از خارج به بدن نمیرسد، با توجه به تخریبی هم که در سیستم ضد درد به وجود آمده و کار نمیکند، فرد دچار خماری میشود. در واقع بدن انکفالین ترشح نمیکند و این عارضه در چرخه مصرف پیاپی وسیعتر شده و تخریبها بیشتر میشود و باعث بروز مشکلات زیاد میشود.
- در مغز انسان قسمتهایی وجود دارد که کنترل احساسات و عواطف و لذتها را بر عهده دارد. اگر این قسمتها به واسطه محرکهای بیرونی مثل ترکیبات تریاک یا سایر مواد تضعیف شوند، در واقع هیچ چیزی برای انسان جاذبه و دافعه ندارد. هیچ چیزی نمیتواند فرد را خوشحال کند و لذتی برای او داشته باشد. اینگونه میشود که هیچ کنترلی روی مصرف خود ندارد. هیچ کنترلی روی احساسات خود ندارد و سریع عصبانی میشود. افراد مصرفکننده معمولا دچار افراط و تفریط هستند. تعادل رفتاری ندارند. خیلی راحت دست به بزهکاری میزنند. خیلی راحت ناهنجاریهای اجتماعی را رقم میزنند. خیلی راحت قوانین را زیر پا میگذارند و خط قرمزها را رعایت نمیکنند.
- چیزی که به اشتباه جا افتاده این است که مواد مخدر از خود انرژی دارد. این طرز فکر فوقالعاده اشتباه است. مواد مخدر هیچ انرژی ندارد. چیزی که در واقع به بدن انرژی میدهد، سوخت و ساز خود بدن است که بیش از حد انجام میشود. مانند چراغ نفتیهای قدیمی که اگر فتیله آن را بالا بکشیم بیشتر روشنایی ایجاد میکند اما زودتر نفت آن تمام میشود و فتیله آن هم در نهایت میسوزد. کاری که مواد مخدر با بدن افراد میکند این است که آنها را زودتر پیر میکند و تمام میکند.
- دانشپذیر حسن: زمانی که ما شروع به مصرف مواد مخدر کردیم در واقع تیپر معکوس انجام دادیم و غدد بدن را به مرور از کار انداختیم. حال باید بازسازی کنیم. بازسازی به یکباره صورت نمیگیرد. چرا ما با قطع ناگهانی مخالفیم؟ چون سالیان سال مصرف کردیم و سیستم بدن را از کار انداختیم. ترک با روش سقوط آزاد مثل این است که یک ساختمان چند طبقه را پله پله بالا رفتهایم و به پشت بام رسیدهایم، حال میخواهیم از پشت بام خود را به پایین پرتاب کنیم. به پایین میرسیم اما همراه با شکستن دست و پا و…!!! صد درصد یک نقص برایمان به وجود میآید. افرادی که قطع ناگهانی میکنند، تا مدتها تعادل روحی و فیزیکی ندارند. افرادی که تیپر اصولی دارند بعد از اتمام دوره هیچ عوارضی برایشان به وجود نمیآید. نه درد، نه خماری، نه بیخوابی هیچ مشکلی به وجود نمیآید. دقیقا شبیه یک کارخانه ماشینسازی است که تمام قطعات داخل کارخانه تولید میشود. حال اگر روال کار تغییر کند و از بیرون کارخانه پیشنهاد تولید قطعهای با قیمت پایینتر شود، برخی قطعات خارج از کارخانه تولید میشود و به تبع آن چندین دستگاه داخل کارخانه از کار میافتد. به همین ترتیب این وسوسه قیمت کمتر برای تولید باعث میشود قطعات بیشتری در خارج از کارخانه تولید شود و دستگاههای بیشتری از کار بیفتد. زمانی کارخانه به خودش میآید و میبیند تمام پرسنل بیکار شدهاند و تمام دستگاهها از کار افتاده و تولیدی صورت نمیگیرد. در واقع به یک واردکننده و مونتاژ کار تبدیل میشود. حال اگر این کارخانه بخواهد دوباره راه بیفتد، باید کم کم قسمتهای مختلف را به راه بیندازد. این کار باید به مرور زمان صورت گیرد. فرآیند زمان باید حتما در نظر گرفته شود. بدن فرد مصرفکننده هم حکم همان کارخانه را دارد. باید به مرور زمان توانایی از دست رفته را بازیابد.
- دانشپذیر همایون: در افیون از افلاطون به نوع بشر رسیده است. افلاطون علاوه بر اینکه فیلسوف بوده شبان هم بوده است. در گله بزی داشته که سر گله بوده که در اصطلاح به آن کل میگویند. کل هرجا برود تمام گله به دنبالش میروند. وقتی دقت میکند میبیند این بز هر صبح با حالت خسته به چراگاه میآید و وقتی به آنجا میرسد و از یک گیاه خاص تغذیه میکند، سرحال میشود و آتشی در میان گله میشود!! هر طرفی هم میرود گله مثل موج به دنبالش میرود. به سراغ بوتهای که بز از آن تغذیه میکند میرود و از شیره قهوهای رنگ آن که همان تریاک بوده استفاده میکند. همین کار رفته رفته او را گرفتار میکند و به جایی میرسد که دیگر به چرا نمیرود. مادرش به این وضعیت شکایت میکند و افلاطون در جوابش میگوید: «تنها کسی که میتواند به من کمک کند استادم ارسطو است.» وقتی مادر به سراغ ارسطو میرود، ارسطو به او میگوید: «این پلهها را بالا برو!» مادر همین کار را میکند. از او میخواهد دوباره پایین بیاید. بعد از آن به او میگوید برو و این را برای پسرت بگو و بگو درمان دردش همین است. اگر افلاطون شاگرد من است خودش متوجه میشود. نتیجه این داستان این است که ترک افیون را به جز تقلیل نیست… این پلکانی را که رفته رفته به سمت بالا رفتهایم، باید در یک پروسه زمانی مشخص پله پله به سمت پایین بیاییم، تا بتوانیم به یک نتیجه قطعی و مثبت برسیم.
- دانشپذیر محمد: در واقع شربت اپیوم معجزه قرن است. این شربت ۱۴۴ عدد مشتقات دارد. بیست و پنج درصد آن مورفین است و مابقی آن از داروهای گیاهی تهیه شده است. جالب اینجاست که این شربت، شربت هوشمند نامگذاری شده است، چون مشتقات این شربت وقتی وارد بدن میشوند، مانند یک سری سرباز به قسمتهای آسیبدیده میروند و آنها را بازسازی میکنند. فرآیند زمان بسیار مهم است. این بازسازی طی یک دوره یازده ماهه کامل میشود و در کنار آموزشهایی که فرد در این مدت میبیند، به جایی میرسد که درمان برای او به طور کامل صورت میگیرد.دانشنگار این مطلب آموزشی : دانشیار فلاح
سلام و خدا قوت
بسیار عالی و اموزنده بود درود بر عزیزان زحمتکش
با درود
کاهش تدریجی یا پله ای مواد روشی ثابت شده و موبق در درمان اعتیاد هست و فرصتی بسیار مناسب برای مصرف کنندگان مواد میباشد
سلام وخداقوت مطالب بسیارعالی بودسپاسگذارم
با سلام ضمن عرض خسته نباشید و تشکر بابت مطالب تاثیر گذار ممنون